کد مطلب:27073
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:32
اكنون با پيشرفت علم ژنتيك ميتوان با نمونهاي از مادة جنسي نر و ماده جنين توليد كرد; اين كار از نظر اسلام چه حكمي دارد؟
با پيشرفتهاي علمي در سه دهة اخير و دستيابي به دانش زيست فناوري اين امكان فراهم شده كه در ساختار مولكولي موجودات زنده دستكاري نمايد و تغيير ژنتيكي بدهد و آنها را شبيهسازي نمايد.
شبيهسازي با روشهاي گوناگون و با اهداف متفاوت در مراكز تحقيقاتي دنبال ميشود.(ر.ك: روزنامة كيهان 28/12/1381.)
اين موضوع از دو جهت قابل بررسي است: يكي از منظر فقهي ـ حقوقي، كه آيااين كارها از منظر فقه جايز است يا حرام است، و اگر جايز است آيا در همة موارد آن جايز است يا در برخي موارد جايز نيست، و در صورت جايز نبودن آيا پيگرد قانوني دارد؟ اين جهت بايد در فقه و حقوق بررسي شود و از مراجع تقليد استفتا شود.
ديگري از منظر قرآن كريم و كلام و فلسفة اسلامي، كه قرآن و كلام و فلسفة اسلامي اين موضوع را چگونه تحليل ميكنند وبه پرسشهايي كه ممكن است پيرامون آن مطرح شود، چه پاسخي ميدهند.
از اين منظر به چند نكته اشاره ميشود:
1. همةموجودات زنده از جسم وروح تشكيل شدهاند. با اين تفاوت كه گياهان روح نباتي دارند، حيوانات روح حيواني دارند و انسانها روح انساني دارند (با مراتبي كه روح انساني دارد.) جسم موجودات زنده از ماده تشكيل يافته است و آنچه در علم ژنتيك مورد تحقيق قرار ميگيرد و توليد ميشود، مربوط به بُعد مادي موجودات زنده است، نه روح آنها; زيرا روح را نميتوان با ابزار مادي مورد آزمايش قرار داد و توليد نمود.
2. ممكن است اين پرسش به ذهن بيايد كه اگر در آزمايشگاه علم ژنتيك سلولهاي بنيادين و ژنها توليد شوند، انسان خالق خواهد بود و خالقيت خداوند محدود خواهد شد، در حالي كه قرآن ميفرمايد: اللَّهُ خَـَـلِقُ كُلِّ شَيْءٍ...;(زمر،62) خداوند آفرينندة همه چيز است... و نيز رعد،16; غافر، 62; انعام، 102; حشر،24; فاطر،3; اعراف،54.
در پاسخ عرض ميشود، بنابر براهين عقلي و آيات قرآن ـ كه به بخشي از آنها اشاره شد ـ هستي تمام اشيا با همة آثار، صفات و خواصي كه دارند، معلول و مخلوق خداوند هستند و خداوند خالق آنها است.
شكي نيست كه انسان داراي افعالي است; مانند: خوردن، آشاميدن، رفتن، نشستن، اختراع كردن و... همان گونه كه هستي انسان را خدا ايجاد كرده است، كارهاي او نيز مخلوق خداوند است; زيرا انسان به وسيلة هستياي كه خدا به او داده و قدرت و نيرويي كه به او بخشيده است و عقل و انديشهاي كه به او عنايت نموده است و امكانات فراواني كه در طبيعت قرار داده است، ميتواند روابط ميان اشيا را كشف نمايد و از اين راه، به اختراع جديدي برسد.
در توليد سلولهاي بنيادين و شبيهسازي، از عدم و نيستي اينها توليد نميشود. موادّ اوّليه آنها را خداوند در هستي قرار داده است و نيرو و عقل توليد آنها را خداوند در انسان نهاده است; پس خداوند خالق است. به يك نكته هم بايد توجه نمود كه خالقيت و فاعليت خداوند دو گونه است: بي واسطه و با واسطه. در جهان طبيعت ارادة خداوند بر اين تعلق گرفته است كه كارها با اسباب خودش انجام گيرد. از امام صادق7 نقل شده كه فرمود: ابي اللّه أن يجري الاشيأ الاّ باسباب...;(كافي، ثقةالاسلام كليني، ج 1، ص 183، دارالكتب الاسلامية، تهران.) خداوند خودداري نموده از اين كه اشيا را جاري سازد مگر با اسباب...
بنابراين خالقيت خداوند هيچ گاه محدود نميشود، و اين با آزادي و اختيار انسان تنافي ندارد.(ر.ك: منشور جاويد، آيت اللّه سبحاني، ج 2، ص 241ـ278، مؤسسة امام صادق7، قم.)
3. در فلسفه ثابت شده است كه علت تامه بايد اقوا از معلولش باشد.(ر.ك: شرح نهايه الحكمة، حسين حقاني زنجاني، ج 2، ص 69، انتشارات شكوري، قم.) كساني كه سلولهاي بنيادين را توليد ميكنند و شبيهسازي ميكنند، نسبت به مصنوعشان مساوي هستند، پس علت تامه در اين موارد، نميتواند مادي باشد. بنابراين، آنچه در آزمايشگاه علم ژنتيك براي توليد سلولهاي بنيادين و شبيهسازي انجام ميگيرد، علت معدّه و زمينهسازي است، حاصل اين كه تفاوتي در اختراع ماشين جوجهكشي در مرغداريها توسط انسان با انجام تغييرات ژنتيكي از نظر، ماهيت فعل نيست.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.